عکاسی: با مجوز از پدرو سانتاماریا.
پدرو سانتاماریا یکی از آن است مشهورترین نویسندگان رمان تاریخی از این سالها ، با توجه به اینکه انتشار آن از سال 2011 آغاز شده و عناوین جدید تقریباً سالانه منتشر می شود. تمام کارهای او در جهان باستان تنظیم شده است یونان و روم و شخصیت ها و دوره های مختلف داستان های آنها. آخرین کتاب بوده است در خدمت امپراتوری، منتشر شده در 2 سال پیش. و همچنین برنده شده است جوایز مانند hislibris برای بهترین نویسنده اسپانیایی یک رمان تاریخی برای شورشیان (2015).
من از شما سپاسگزارم بسیار شما هوا ، مهربانی و فداکاری برای این مصاحبه جایی که او درباره همه چیز کمی درباره اولین چیز خود به ما می گوید خاطرات ادبی ، آنها نویسندگان y کتاب مورد علاقه و کسانی که بیشتر او را تحت تأثیر قرار ، خود او آداب و رسوم و سرگرمی ها به عنوان نویسنده و مورد بعدی او پروژه ها.
مصاحبه با PEDRO SANTAMARÍA
- اخبار ادبیات: اولین کتابی که خواندید را به یاد دارید؟ و اولین داستانی که نوشتید؟
PEDRO SANTAMARÍA: من یکی یا دیگری را به یاد نمی آورم. اولین خاطره کتابی که دارم مربوط به آن است مجموعه ای از افسانه های یونان برای کودکان که مادرم من را خریده است. با آنها من شروع کردم علاقه به همه چیز یونانی. با کمال میل به یاد می آورم که چقدر هیجان زده ی من در مورد یونان ، کلاه ایمنی قرنیزی ، هاپلون عالی ، پستانهای برنز بود. من مجذوب ماجراهای ادیسه ، هرکول و جیسون ، جنگ تروا شدم ...
در مورد داستان اول، نمی توانم بگویم. در شانزده سالگی من نوشتم داستان در مورد یک دیوانه خانه هفده داستان با الهام از یک شوخی دیوانه که می گوید خفیف ترین موارد در طبقه همکف و جدی ترین موارد در طبقه آخر است. در طبقه آخر دفتر کارگردان بود.
- AL: اولین کتابی که مورد توجه شما قرار گرفت چیست و چرا؟
PS: اولین کسی نبود که مرا تحت تأثیر قرار داد ، اما بیشترین ضربه را به من وارد کرد زیرا من را تا حدی به پوچ گرایی سوق داد: حس غم انگیز زندگی، از اونامونو. من هنوز بهبود نیافته ام و شک دارم که بهبود پیدا کنم.
- AL: نویسنده مورد علاقه شما کیست؟ شما می توانید بیش از یک و از همه دوره ها را انتخاب کنید.
PS: من باید انتخاب کنم کبوتر خانگی. ایلیاد هرگز از آن پیشی گرفته نشده و نخواهد شد.
- AL: دوست دارید با کدام شخصیت کتاب آشنا شوید و خلق کنید؟
PS: دوست داشتم خلق کنم Ignatius reilly، از ادغام ceciuos.
- AL: هنگام نوشتن یا خواندن هیچ شیدایی دارید؟
PS: اوه ، خیلی و آنها در طول سال تغییر می کنند. در داخل شیداهای اعتراف آمیز می توانم بگویم که اکنون در مرحله هستم پیپا وقتی می نویسم این مرحله جایگزین فاز شده است چوپاچاپ. حدس می زنم باید داشته باشم چیزی در دستها و چیزی در دهان. یک فنجان قهوه روی دسک تاپ نیز ضروری است ، حتی اگر خالی باشد.
- AL: و مکان و زمان مورد نظر شما برای انجام آن؟
PS: مکان همیشه مال من است ارسال، هر کجا که هستم (از زمان شروع به ارسال چندین بار نقل مکان کرده ام). همانطور که برای لحظه ای ، در آغاز شب بیشتر نوشتم، تا اواخر ساعت ، الان ساعت شش بلند می شوم در صبح. به نظر می رسد ایده ها در آن زمان بهتر جریان می یابند ، گرچه من کاملاً مطمئن نیستم.
- AL: کدام نویسنده یا کتاب در کار شما به عنوان نویسنده تأثیر گذاشته است؟
PS: باز هم ، و تا آنجا که به داستان نویسی مربوط می شود ، من مجبور به استفاده از ایلیاداست. عمق متن ، دعوا ، گفتگوها، مرگ همیشه وجود دارد ، عزت ، شجاعت ، درگیری ...
در مورد کتابهای غیر داستانی ، من باید به آثار خواکین گونزالس ایگگاری درباره Cantabria باستان. اولین رمان من ، اوکلااین را مدیون کتابهای او هستم که وقتی چهارده سالم بود خواندم. طبق گفته استرابون ، کانتبریا توسط اسپارت ها فتح شده بود ، چیزی بود که سال ها مرا همراهی می کرد. داستانهایی مانند پینا آمایا y در خدمت امپراتوری آنها همچنین ریشه در متن Echegaray دارند.
- AL: ژانرهای مورد علاقه شما علاوه بر تاریخی؟
PS: من دوست دارم بخوانم مقاله و فلسفه. و من خیلی بهش علاقه دارم توسعه مسیحیت.
- AL: الان چه می خوانید؟ و نوشتن؟
PS: دارم می خوانم شوالیه سبز، از خاویر لورنزو. یک سریال صابونی. در مورد نوشتن ، من فقط به پایان خودم پایان دادم گونی روم. حالا من دارم قاطی می کنم پروژه های مختلف، اما من فکر می کنم که برای سالهای آخر سال انتخاب ادامه خواهم داد امپراطوری روم.
- AL: آیا لحظه بحرانی که ما تجربه می کنیم برای شما دشوار است یا آیا برای رمان های آینده چیز مثبتی از آن دریافت خواهید کرد؟
PS: هر دو. من به سختی تمرکز می کنم در نوشتن از آنجا که آنچه ما تجربه می کنیم از بسیاری جهات طاقت فرسا است و احساس می کند عدم اطمینان در حال رشد است. از طرف دیگر ، مشهود است که هر تجربه خدمت می کند، به هر طریقی یا دیگری ، آن کوله پشتی را که درون خود حمل می کنیم پر کرده و دیر یا زود نمایان شده و به نامه و داستان تبدیل می شود.
اولین کسی باشید که نظر