اگر تاریخ چیزی را به ما می گوید (و متأسفانه اکنون نیز در بسیاری از کشورها وجود دارد) این است که با گذشت زمان زنان ناعادلانه و با حقوق بسیار کمتری نسبت به مردان رفتار شده اند. برای این واقعیت ساده ، همه آنها شایسته به خاطر سپردن هستند ، اما در این مورد ، و به ویژه در این وبلاگ که مربوط به ما است ، ما این کار را با نویسندگان زن.
برخی در برابر بی عدالتی تحمیل شده یاغی شدند ، دیگران خود را با نام مستعار مردانه استتار کردند تا بتوانند بنویسند و آثاری با کیفیت برابر یا بالاتر از بسیاری از همکاران مرد منتشر شده داشته باشند ، دیگران از گرز شانس تحت تأثیر قرار گرفتند و می توانستند از آن زندگی کنند ... داستان این زنان نویسنده هرچه باشد ، در اینجا 25 عبارت از آنها را برای شما آورده ایم. از دوست یابی و تجربیات دیگران چیزهای زیادی می توان آموخت. آیا احساس می کنید با هر کدام شناسایی شده اید؟ شما بعدا به ما بگویید ...
در دست و دهان زن
- "هیچ مانعی ، قفل یا پیچ و مهره ای وجود ندارد که بتوانید آن را بر آزادی ذهن من تحمیل کنید." (ویرجینیا وولف).
- "خوشبختی در ازدواج یک شانس محض است." (جین آستن).
- "ما به عنوان یک زن متولد نمی شویم ، یکی می شویم." (سیمون دو بووار).
- "ما چیزها را آنگونه که هستند نمی بینیم ، بلکه آنها را همانطور که هستیم می بینیم." (آنا نین).
- «شما باید دنیا را خودتان بسازید ، باید مراحلی را ایجاد کنید که شما را بالا ببرد و شما را از چاه خارج کند. شما باید زندگی را اختراع کنید زیرا در نهایت واقعیت به پایان می رسد. (آنا ماریا ماتوت).
- «هیچ اشتباهی در زندگی از دیدن یا شنیدن آثار هنری در یک لحظه نامناسب وجود ندارد. برای بسیاری ، شکسپیر فقط به این دلیل که در مدرسه آن را فراگرفت ، خراب شد. (آگاتا کریستی).
- «جایی که درختی برای کاشت وجود دارد ، خودتان آن را بکارید. در جایی که اشتباهی برای اصلاح وجود داشته باشد ، شما آن را اصلاح می کنید. در جایی که تلاشی وجود دارد که همه از آن طفره می روند ، خودتان این کار را انجام دهید. کسی باشید که سنگ را از بین می برد. (گابریلا میسترال).
- نوشتن برای من یک حرفه ، حتی یک حرفه نیست. این راهی برای بودن در جهان است ، بودن ، شما غیر از این نمی توانید انجام دهید. شما یک نویسنده هستید خوب یا بد ، این سوال دیگری است. (آنا ماریا ماتوت).
- "اگر نمی توانید به من شعر بدهید ، آیا می توانید به من علم شعر بدهید؟" (آدا لاولایس).
- وی افزود: "آنها درپوش محكمی بر روی واقعیت گذاشتند و اجازه دادند یك آبگوشت بی رحمانه در زیر تخمیر شود ، آنقدر فشار را جمع می كند كه هنگام انفجار ، ماشین های جنگی یا سربازان به اندازه كافی قادر به كنترل آن نیستند." (ایزابل آلنده).
- آرزوها برای همین است ، درست است؟ تا به ما نشان دهد که تا کجا می توانیم پیش برویم. (لورا گالگو).
- «برای درخواست کمک باید بسیار شجاع باشید ، می دانید؟ اما برای پذیرش آن حتی باید شهامت بیشتری داشته باشید. (آلمودنا گراندس).
- "افرادی که در مترو نیویورک سفر می کنند ، همیشه نگاهشان به خلا v خیره است ، مثل اینکه آنها پرنده های شکم پر باشند." (کارمن مارتین گایت).
- «عشق چیزی فراتر از یک اشتیاق کوچک یا یک احساس بزرگ است ، بیشتر است ... این چیزی است که از آن اشتیاق عبور می کند ، آنچه در روح خوب باقی می ماند ، اگر چیزی باقی بماند ، وقتی آرزو ، درد ، ولع از بین می رود» . (کارمن لافرت).
- "آنچه روح برای بدن خود انجام می دهد کاری است که هنرمند برای مردم خود انجام می دهد." (گابریلا میسترال).
- "عشق یک توهم است ، داستانی است که فرد در ذهن خود می سازد ، و همیشه می داند که واقعیت ندارد و به همین دلیل او مراقب است توهم را از بین نبرد." (ویرجینا وولف).
- "من حدس می زنم که چیزهای بد ما را بیمارتر می کند ، تصاویر خشونت. آنها باعث می شوند ما در خانه های خود احساس امنیت کنیم و در زندگی راحت باشیم ، یا اینکه ما را به بدبختی فرو ببرند و دوباره بر این باورند که دنیا مکیده است. (لورا گالگو).
- "در تاریکی ، چیزهای اطراف ما واقعی تر از رویاها به نظر نمی رسند." (موراساکی شیکیبو).
- من دیگر نمی توانم جلوی این داستان را بگیرم ، زیرا نمی توانم گذشت زمان را متوقف کنم. من آنقدر رمانتیک نیستم که تصور کنم داستان خود داستانی است که می خواهد روایت شود ، اما من آنقدر صادق هستم که بدانم می خواهم آن را بگویم. (کیت مورتون).
- "من در طول زندگی ام افراد زیادی را ملاقات کرده ام که به اسم کسب درآمد برای زندگی ، آنقدر جدی می گیرند که زندگی را فراموش می کنند." (کارمن مارتین گایت).
- "از نظر من ، کلمات بزرگترین منبع جادویی ما هستند و قادر به آسیب رساندن و شفای کسی هستند." (جی کی رولینگ).
- "یک نویسنده خوب می تواند در مورد هر چیزی بنویسد و می تواند درباره هر موضوعی ادبیات بنویسد ، و یک نویسنده بد این توانایی را ندارد." (آلمودنا گراندس).
- «زنان ناخودآگاه هزار جزئیات صمیمی را مشاهده می کنند ، بدون اینکه بدانند چه کاری انجام می دهند. ناخودآگاه شما این چیزهای کوچک را با یکدیگر مخلوط می کند و آنها این را شهود می نامند. (آگاتا کریستی).
- من اعتقادی به ترس ندارم. ترس توسط مردان ابداع شده است تا تمام پول و بهترین مشاغل را بدست آورند. (ماریان کیز).
- «نفرین شدن این است که بدانید گفتارتان نمی تواند پژواک داشته باشد ، زیرا هیچ گوش وجود ندارد که بتواند شما را درک کند. در این شبیه دیوانگی است. (روزا مونترو).
گابریلا میسترال می گوید: «جایی که تلاشی وجود دارد که همه از آن طفره می روند، خودتان آن را انجام دهید. کسی باش که سنگ را از سر راه بر می دارد.
من، دن کیشوت مانرسا، میگویم: «هر کس در مورد غیرقابل قبول موافق باشد، یاد میشود، خاطرهای جهانی و جاودانه، چه سنگ عظیمی!
کوودو می گوید: نوشتن بسیار زیاد و درس کوتاه، هیچ کس آن را نمی خواند و مطالعه آن را تمام می کند.
می توان تعبیر کرد که کوتاه بیش از صدها صفحه خوانده می شود (گریسیان و نیچه با متن کوتاه با شدت بسیار بالا به صدا درآمده اند) و این نوشته عظیم آنقدر شاخه دارد که مطالعه تمام نشده است.