مادران و پسران
مادران و پسران -مدر و سونر با عنوان اصلی آن به زبان سوئدی - یک کتاب بیوگرافی است که توسط فیلسوف و نویسنده یونانی الاصل تئودور کالیفاتیدس نوشته شده است. این اثر توسط انتشارات Galaxia Gutenberg در سال 2020 منتشر شد و به این ترتیب خاطرات خانوادگی مهاجر ابدی که این نویسنده است زنده شد. کالیفاتیدس با قلم مستقیم و نوستالژیک خود از عشق، وفاداری، تجربه و بویی که سفرش به آتن برمی انگیزد صحبت می کند.
بازگشت به وطنی که خود او در جستوجوی رویا از آن تبعید کرده است، لطیفترین هدف را دارد: دیدن دوباره مادر پیرش، که هنوز هوش زیادی در چشمانش باقی مانده است، اگرچه بدنش بیش از پیش فرسودهتر به نظر میرسد. . مادران و پسران بنابراین، این هدیه ای است از طرف نویسنده به مادرش، نامه ای عاشقانه به گذشته و تجربیات با پدر و برادرانش، پناهگاهی که کسانی که آنجا را ترک کرده اند هنوز وجود دارند.
شاخص
خلاصه داستان مادران و پسران
هفت روز در آتن
هر سال، تئودور کالیفاتیدس از استکهلم به آتن سفر می کند تا مادر و سایر اعضای خانواده اش را ملاقات کند.. اما این سفر خاص بسیار متفاوت است، پر از تفاوت های ظریف منحصر به فرد که احساس نوشتن را به نقطه ای کلیدی در وجودش برمی انگیزد. یکی از دلایل این واقعیت این است که آنتونیا، مادرش، تا زمانی که کالیفاتیدس سفر معمول خود را انجام داد، 92 ساله شده بود.
برای برخی افراد، آنها مادر یا 92 سالگی پدرش نقطه عطف نیست. اما برای کسی مثل این نویسنده، انسانی که خیلی چیزها را از دست داده است، آنقدر تسلیم شده است، این عدد تبدیل به یک شمارش معکوس می شود که وقتی به پایان می رسد، یکی از قطعات اصلی وجودش را می گیرد. ستون بار و عشق اولش: آنتونیا، زنی که به نظر می رسد همیشه بوی لیمو می دهد و می تواند به همان اندازه بخندد یا گریه کند و برای همین وضعیت
وصیت نامه دیمیتریوس کالیفاتیدس
در جوانی ، آنتونیا عروس زیبایی بود که با دیمیتریوس، مردی بسیار بزرگتر از او ازدواج کرد. با در نظر گرفتن اینکه تئودور در زمان نوشتن شصت و هشت سال سن داشت مادران و پسرانو به احتمال بسیار زیاد این یکی از آخرین دیدارهای آنها بود، هر دو - نویسنده و مادرش - به این نتیجه رسیدند که لازم است خاطرات مشترک، به ویژه مهم ترین آنها، یعنی خاطرات پدر کالیفاتیدس و شوهر آنتونیا.
EN 1972، زمانی که پدر فیلسوف 92 ساله بود - اندکی قبل از مرگش - آخرین من به شما التماس می کنم به اولین برای نوشتن سندی که در آن خارقالعادهترین خاطراتش را افشا کند. تئودور از سال 1964 از یونان دور بود و میترسید که تاریخچه خانوادگی به فراموشی سپرده شود. به همین دلیل، او از دیمیتریوس خواست تا حکایاتی را که برای اعضای قبیله کالیفاتیدها گفته بود، روی کاغذ بازنویسی کند و هیچ یک از اسرار آنها را حفظ نکند.
گذشته تنها چیزی است که متعلق به ماست
این عبارت مالیخولیایی می تواند به طور کامل داستان تئودور کالیفاتیدس در مورد مادرش را در بر بگیرد.. او را با وطن واقعی اش، با درختش، با زمین و با آسمانش مقایسه می کند. شیوه ای که نویسنده آنتونیا را توصیف می کند، نمونه ای از مطلق ترین ارادت است. این میل، در عین حال، با محبتی که مرد نسبت به برادران، پدر، همسر و فرزندان خود دارد، تکمیل می شود.
اشاره به گذشته ضمنی نیست، بلکه مشخص و قابل مشاهده است. En مادران و پسران روایت هایی وجود دارد که جنگ جهانی دوم چقدر ویرانگر بود، که دیمیتریوس مانند بسیاری دیگر در آن شرکت کرد: ناخواسته و قادر به مقاومت در برابر نبرد تحمیل شده توسط قدرت های خارج از کنترل او بود. اما داستانهایی نیز در مورد احترام بیپایانی که پدر نویسنده نسبت به معلمان و کار تدریس میکرد، وجود دارد، احساسی که بعداً به پسرش به ارث میبرد.
آخرین پناهگاه
اقامتگاه مادری تئودور کالیفاتیدس شاهد اصلی برخورد شگفت انگیز نویسنده و مادرش است. در آن چهار دیواری که ارزش بی نظیری دارند، خنده ها، اعترافات، اشک ها، سکوت ها و صحبت های دل انگیز آشکار می شود.
در طول برخی صحنه ها، متن تقریباً کودکانه می شود. این اتفاق در حالی رخ می دهد که نویسنده توجه آنتونیا را به سمت او، پسر کوچکش، پسر کوچکش که دلش برای او تنگ شده است، با وجود اینکه روبروی او است، روی کتابش می اندازد.
تحسین تئودور برای سوئد نیز قابل توجه است، کشور میزبان شما با این حال، بازگشت به یونان همیشه خود را به عنوان لحظهای از لطف نشان میدهد که با تداعیهای دوران کودکی که در خیابانها، مناظر، مردم، بوها، روزهای گرسنگی و خداحافظیهای دردناک، و همچنین شادی و بازیها نمایان میشود، روشن میشود.
مادران و پسران در مورد پیوندهای اولیه صحبت کنیدو چگونه انسان ها را می سازند تا به نوبه خود پیوندهای دیگری ایجاد کنند.
درباره نویسنده، تئودور کالیفاتیدس
تئودور کالیفاتید
تئودور کالیفاتیدس در سال 1938 در مولائوی، لاکونیا، یونان به دنیا آمد. هنگامی که او هشت ساله بود، نویسنده با خانواده خود به شهر آتن نقل مکان کرد. بعداً به دلیل درگیری های سیاسی مجبور شد به استکهلم سوئد نقل مکان کند. او قبلاً در مکان جدید خود، به سرعت زبان را یاد گرفت که به او امکان ادامه تحصیل داد. Kallifatides برای هیئت علمی انتخاب شد فیلسوفیا در دانشگاه استکهلم، جایی که پس از فارغ التحصیلی به تدریس پایان داد.
علاوه بر علاقه به فکر، تئودور کالیفاتیدس علاقه زیادی به اسطوره ها، ادبیات، موسیقی و سینما دارد، ذوق هنری است که در سال 1969 این فرصت را یافت که از طریق اولین دفتر شعر خود بیان کند. با این حال، اولین کار او در ژانر رمان بود که نویسنده را به شهرت بین المللی سوق داد. او در طول زندگی حرفه ای خود بر نوشتن در مورد میهن خود و تجربیات خود به عنوان یک مهاجر متمرکز بوده است.
دیگر آثار تئودور کالیفاتیدس
- زندگی دیگری برای زندگی کردن (2019)؛
- محاصره تروا (2020)؛
- گذشته یک رویا نیست (2021)؛
- تیماندرا (2022)؛
- عشق و دلتنگی (2022)؛
- یک کشور جدید بیرون پنجره من (2023).