خوب، من می روم: هاپه هرکلینگ

خب من دارم میرم

خوب من می روم

خوب من می روم کتابی غیرداستانی و سفرنامه ای است که توسط مجری تلویزیون، بازیگر، کمدین، خواننده و نویسنده آلمانی هاپه هرکلینگ نوشته شده است. این اثر در سال 2009 توسط ناشر Free Press - که در حال حاضر با نام Simon & Schuster شناخته می شود - منتشر شد که آن را به انگلیسی ترجمه کرد. در همان سال، متن ترجمه ای به اسپانیایی توسط برچسب Suma de Letras داشت. پس از انتشار، میلیون ها نسخه نه تنها در کشور مادری خود، بلکه در سراسر جهان فروخت.

تقریبا ، این یک دفتر خاطرات است که در آن هاپه هرکلینگ سفر خود را به سمت Camino de Santiago روایت می کند یا مسیر ژاکوبین، دور زیارتی که مؤمنان برای ادای احترام به رسول سانتیاگو د کامپوستلا دنبال می‌کنند. به لطف تاثیر زیاد خوب من می روم افراد زیادی این فرصت را داشته اند که این تجربه معنوی را چه از طریق خواندن و چه از طریق مسیر آسمان پر ستاره زندگی کنند.

خلاصه داستان خوب من می روم

سانتیاگو د کامپوستلا که بود؟

یعقوب به عنوان یکی از حواریونی شناخته می شود که توسط عیسی برای موعظه فرستاده شد. ماموریت آنها سفر به انتهای جهان بود که طبق اعتقادات آنها در اسپانیا بود. به محض ورود، قرار بود او به مردم محلی بشارت دهد، اما مورد توجه مردم قرار نگرفت و مجبور شد به سرزمین خود بازگردد. هنگامی که او در نزدیکی ساحل دریای ابرو، در ساراگوسا بود، مریم مقدس در برابر چشمان او ظاهر شد..

در نتیجه، آنجا جایی است که باسیلیکا دل پیلار د ساراگوسا ساخته شده است. با این حال، رسول در سفرش شانس بهتری نداشت، زیرا وقتی پا به فلسطین گذاشت، سانتیاگو سر بریده شد به دستور پادشاه هرود جسد پیرو عیسی توسط دو تن از شاگردان پادشاه از روی زمین برداشته شد. بعداً او را به اسپانیا بردند و در آنجا دفن کردند. با گذشت زمان، به لطف جنگ های مداوم و فتح، این سایت فراموش شد.

قبل از راه رسول

قرن نهم دوره مهمی برای مسیحیت اروپایی بود. در آن زمان، پالایوس گوشه‌نشین، ستارگان آسمان را مشاهده کرد. اینها کوه لیبردون را روشن می کردند، بنابراین مرد تصمیم گرفت به اسقف تئودومیرو اطلاع دهد و او زمین را محل استراحت سانتیاگو معرفی کرد. در همین حین آخوند تماس گرفت پادشاه آلفونسو سگوندو د کاستو، که دستور داد یک معبد بساز

سپس پاپ لئو از وقایع مطلع می شود و این خبر در سراسر اروپا پخش می شود. اینگونه است که مقبره سانتیاگو به کامپوستلا تبدیل می شود که نام آن از کلمه ربط لاتین گرفته شده است پردیس استلا، که به معنی میدان ستاره است. از این نظر، Camino de Santiago مسیری است که برای احترام به این مقبره طی شده است و یکی از جاذبه‌های گردشگری و مذهبی بزرگ قرون وسطی و همچنین میراث جهانی بنا به گفته UNESCO.

دیدگاه هاپه هرکلینگ از Camino de Santiago

برای زائران و کسانی که در مورد تاریخ کاتولیک و سنت های آن کنجکاو هستند، جاده سانتیاگو بیشتر از یک مسیر است. این یک رویکرد معنوی به خدا و به خودشان است، از امتحان تنهایی، خستگی، سرمای شب، سنگینی کوله پشتی و متغیرهای دیگر و... برخی از حکایات مربوط به این سفر کاملاً عاشقانه هستند، که باعث شده افراد دیگر بخواهند مسیر ستاره را تجربه کنند.

با این حال، هاپ هرکلینگ برخورد خود با کامینو را به شیوه ای خنده دار روایت می کند که عده ای را آزار می دهد و عده ای را خوشحال می کند.. نویسنده برای خلق داستان خود در مورد توری های باز نشده، کیف های بیش از حد سنگین یا وسوسه بازگشت به سبک زندگی بی تحرک، به نیمه راه نمی پردازد. نه. او دیدگاه سکولار خود را به طور واقعی و با شکایاتی که ریشه های گوناگون دارد، روایت می کند. خوب من می روم این کتاب در مورد بهبود و توانایی سازگاری است.

چه کسی باید این داستان را بخواند؟

این ممکن است که خوب من می روم این برای همه نیست. از یک طرف، پرشورترین افراد ممکن است در نظر داشته باشند که هاپه هرکلینگ با بدبینی به Camino de Santiago نزدیک می شود.، و علاوه بر این، داستان های اغراق آمیزی را ایجاد می کند که در آن شکایات بی اساس وجود دارد، حتی زمانی که تجربه ممتازتری نسبت به بسیاری از زائران دارد. به همین ترتیب، نویسنده تمایل دارد مراحل سفر را نادیده بگیرد و در مکان های بسیار راحت بماند. همچنین، به عنوان یک قانون کلی، خوب غذا بخورید.

با این حال، جمعیت سکولار ممکن است راهپیمایی هاپه هرکلینگ را الهام بخش و تکان دهنده بدانند. این مسیر از سنت ژان پید دو پورت شروع می شود که نویسنده باید از آنجا تقریباً 800 کیلومتر را طی کند تا به اسپانیا و سپس به طور خاص به سانتیاگو د کامپوستلا برسد.

سفر او شش هفته طول می کشد، با یک کوله پشتی یازده کیلویی بر دوش و مسافتی برای سفر که شامل قله های برفی پیرنه، کشور باسک، ناوارا، لاریوخا و کاستیا و لئون می شود. در پایان، هاپه هرکلینگ موفق می شود به مقبره سانتیاگو برسد.

درباره نویسنده، هانس پیتر ویلهلم

هانس پیتر ویلهلم

هانس پیتر ویلهلم

هانس پیتر ویلهلم در سال 1964 در رکلینگهاوزن آلمان غربی به دنیا آمد. زمانی که در دبیرستان بود گروهی تشکیل داد و آلبومی را ضبط کرد. اما شهرت او بعداً بین سال‌های 1984 و 1985 به دست آمد. در این مدت، تنها در 19 سالگی اولین نقش خود را در آن بازی کرد کانگورو، یک برنامه کمدی تلویزیونی. بعدها برای شرکت در تولیدات دیگری از جمله بی نظیر.

در سال 1989 برنامه خود را با نام شروع کرد مجموع عادی، که طنزی بود که تولیدات آن زمان را به سخره می گرفت. نمایش Hape Herkeling تاریخ ساز شد، زیرا سبک تولید بسیار جدید بودو بخش هایی که ارائه شد باعث علاقه و تحسین مردم شد که جوایز متعددی مانند دوربین طلایی یا بایریشر را تضمین کرد.

هاپه هرکلینگ نیز با فیلم روی صندلی کارگردانی نشست کین عفو، منتشر شده در سال 1992. به عنوان یک نویسنده، معروف ترین کتاب او دفتر خاطرات زیارتی اش است که نوشتن آن را در سال 2001 آغاز کرد.، زمانی که تصمیم گرفت برای پیاده روی در Camino de Santiago راهی اسپانیا شود. این اثر در ابتدا در سال 2006 با عنوان منتشر شد ایچ بین دن بد وگ، و در صدر فهرست پرفروش ترین های مجله اشپیگل قرار گرفت.


محتوای مقاله به اصول ما پیوست اخلاق تحریریه. برای گزارش یک خطا کلیک کنید اینجا.

اولین کسی باشید که نظر

نظر خود را بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند با *

*

*

  1. مسئول داده ها: میگل آنخل گاتون
  2. هدف از داده ها: کنترل هرزنامه ، مدیریت نظرات.
  3. مشروعیت: رضایت شما
  4. ارتباط داده ها: داده ها به اشخاص ثالث منتقل نمی شوند مگر با تعهد قانونی.
  5. ذخیره سازی داده ها: پایگاه داده به میزبانی شبکه های Occentus (EU)
  6. حقوق: در هر زمان می توانید اطلاعات خود را محدود ، بازیابی و حذف کنید.